چندين سال قبل نام يك شركت مشاوره عمراني نسبتا معتبر كه در زمينه هاي ساختماني و بويژه راهسازي فعال است و دفتر مركزي آنهم در تهران واقع است توجهم را بخود جلب نمود كه البته تا حدودي هم تعجب برانگيز بود ؛ نام اين شركت مشاوره اي كه همكاريهايي هم با اداره ما داشت " ديهوك پارسيان " است . در ابتدا گمانم بر آن رفت كه شايد مالكين و موسسين شركت ريشه و اجدادي در ديهوك داشته اند ، ولي پس از كمي بررسي معلوم شد كه هيچ نسبتي با ديهوك ندارند ، ولي علت اين نام گذاري چه مي تواند باشد ؟! بعد از كمي تحقيق بيشتر معما حل شد ومتوجه شدم كه مالكين شركت به دنبال يك نام باستاني و كهن براي شركت خود بوده اند كه علي الظاهر واژه ديهوك چنين شاخصه هايي دارد و بنابراين از تركيب آن با واژه باستاني پارسيان نام شركت خود را برگزيده اند ، حال تا چه اندازه به مقصود خود رسيده اند قضاوت با مخاطبان است ؟
واما در مورد تاريخ و قدمت منطقه ديهوك ، متاسفانه آثار معتبر و اسناد مكتوب چنداني در دست نيست كه بطور دقيق گوياي قدمت منطقه باشد بويژه آنكه در هيچ دوره اي مركز حكومتي يا جمعيتي بسيار مهمي نبوده كه رخدادهاي آن از ديد نگارندگان و علي الخصوص مورخان حائز اهميت بوده و ثبت و ضبط گردد ، وليكن بر طبق شواهد موجود و بويژه قدمت كهن كل منطقه و شهرستان طبس كه آثار مهمي همچون ارگ حكومتي طبس دلالت بر آن دارد كاملا مي توان به اين نتيجه رسيد كه منطقه ديهوك از ديرباز شاهد حيات و زندگي انساني بوده چرا كه شرايط مساعد آب و هوايي و علي الخصوص كوهستانها و مراتع غني و كم نظير اطراف كه شرايط بسيار مساعد و مناسبي براي فعاليتهايي نظير دامپروري كه از مشاغل كهن انساني بوده داشته كه اين منطقه را در كل شهرستان به منطقه اي شاخص از اين حيث تبديل نموده به احتمال بسيار زياد و قرين به يقين مي توان سابقه سكونت انساني را به دوران باستان نسبت داد ، و البته آثار موجود در منطقه كه مختصرا به برخي اشاره خواهيم نمود وجود حيات و زندگي انساني را حداقل در سده هاي اخير كاملا اثبات مي كند .
بعضا گفته هايي مبني بر اينكه كوروش كبير بزرگترين پادشاه دوره باستان و بنيانگذار سلسله هخامنشي كه با استناد به آثار علامه طباطبا يي در قرآن نيز به عنوان " ذوالقرنين " از او ياد مي شود ، دوران كودكي و نوجواني خود را در مناطق و كوهستانهاي اطراف طبس گذرانيده و آموزشها و مهارتهاي اوليه زندگي آن روزگار همچون دامپروري و سواركاري و فنون اوليه رزم را در اين دوران آموخته شايع است . گفتني است كه ازمنشور كوروش به عنوان اولين بيانيه حقوق بشر انساني ياد مي شود و در تقويم جهاني نيز روز بيست و نهم اكتبر به نام روز كوروش كبير نامگذاري شده ؛ البته ما در اين مطلب قصد پرداختن به اين موضوع و صحت و سقم آنرا نداريم و علاقمندان مي توانند اين موضوع را در مراجع موجود دنبال كنند .
شواهد موجود نشان مي دهد كه شغل عمده مردم منطقه كشاورزي و دامداري بوده بطوريكه كسانيكه به كار كشاورزي مي پرداخته اند بصورت يكجا نشين ساكن آباديها و مناطق روستايي بوده ، در صورتيكه آن بخش عمده از جمعيت كه دامدار بوده اند لااقل براي فصولي از سال در كوهستانها و مناطق پيراموني و اطراف مستقر بوده و بعضا در فصولي از سال هم بنابر شرايط آب و هوايي و بويژه به دنبال يافتن مراتع بهتر و مناسبتر در همان محدوده منطقه كوچ مي كرده اند كه هنوز هم آثار فراواني از محلها و محله هاي مربوط به دامداران در مناطق پيراموني و كوهستانهاي اطراف ديهوك وجود دارد .
اگر چه در دو سه دهه اخير با ورود به يكباره انواع و اقسام ماشين و دستاوردهاي تكنولوژي به زندگي انساني شيوه زندگي مردم بكلي دگرگون شده وليكن آنهاييكه سن و سالي دارند بخوبي به ياد دارند كه تا همين چهل پنجاه سال اخير شيوه هاي زندگي و كار و رسومات مردم بويژه در اموري مانند كشاورزي و دامداري بگونه اي بود كه كاملا روشهاي زندگي انساني در چند هزار سال پيش را تداعي مي نمود بطوريكه در امور كشاورزي استفاده از حيواناتي مانند گاو و الاغ و در امور دامداري زندگي عشايري و كوچ نشيني شايد در هزاره هاي اخير تغييرات چنداني بخود نديده بود و اين مسئله بسيار حيرت انگيز و حائز اهميت را در همين كمتر از نيم قرن اخير در شيوه ها و سبك زندگي انساني در نوع زندگي مرمان منطقه ديهوك نيز بوضوح مي توان مشاهده نمود . البته هنوز هم هستند مناطقي در دنيا و حتي در همين كشور ما كه مردمان بعضا به همان شيوه هاي قديم زندگي مي كنند كه زندگي برخي ايلها و گروههاي عشاير در برخي مناطق كشور از آن جمله است و بسيار جالب است اينكه توريستها و گردشگراني از كشورهاي دوردست و به اصطلاح از آنسوي دنيا مي آيند تا با ديدن شيوه هاي زندگي اين مردم از نزديك ، به نوعي زندگي انسان هزاران سال پيش را ببينند كه شايد جالب باشد اينكه امروز تورهاي گردشگري تحت عنوان تورهاي عشايري و امثال آن از پرطرفدارترين تورها براي گردشگران اعم از داخلي و خارجي بشمار مي رود .
و اما از نشانه هاي بجاي مانده از زندگي گذشتگان وپيشينيان در منطقه ديهوك آثار آسيابهاي آبي و بادي است كه متاسفانه در حال حاضر ديگر هيچكدام از آن فعاليتي ندارد چرا كه امروزه با توجه به شيوه هاي زندگي امروزي مردم ديگر كسي نياز به آسياب كردن گندم ندارد و علي الخصوص آنكه اكثر اين آسيابها كاملا تخريب شده و بعضا آثار آنهم در حال محو شدن مي باشد .
اما يكي از نكات جالب توجه در مورد اين آسيابها كه بعضا در سالهاي اخير آنرا در كانون توجهات بخصوص براي بعضي افراد ساده لوح و سودجو قرار داده سنگ كوچكي است كه بين دوسنگ بزرگ آسياب قرار مي گرفته ؛ با توجه به اينكه دو سنگ اصلي آسياب براي سالها و دائما در حال گردش بوده بنابراين جنس اين سنگ كوچك كه اندازه اي در حد و حدود تخم مرغ داشته مي باست از جنسي خاص ومحكم باشد كه به مرور زمان دچار سايش و تخريب نشود . سالياني پيش شايعاتي بر سر زبانها افتاده بود مبني براينكه جنس اين سنگ از الماس بوده و بنابراين از قيمت و ارزش اقتصادي بسيار بالايي برخوردار است ، غافل از اينكه بزرگترين و معروفترين الماسهاي موجود در دنيا همچون دو الماس مشهور كوه نور و درياي نور كه سالها در هندوستان بوده و اكنون در خزانه بانك مركزي نگهداري مي شود هم در اين حد و اندازه ها نيستند ، و جالب اينكه بعضا افراد سودجو و ساده لوحي به خيال يك شبه پولدار شدن در محل برخي از اين آسيابهاي قديمي بصورت پنهاني و مخفيانه حفاريهايي كرده بودند كه قطعا چيزي جز نا اميدي و پشيماني و زحمت بيهوده عايدشان نشده ؛ ولي بهر حال جنس اين سنگ كوچك هرچه كه بوده از جنس محكمي بوده كه در طول زمان و تحت سايش مداوم تخريب نمي شده و احتمالا داراي قيمت و ارزش پولي و مالي هم باشد ولي نه آنچناني كه برخي آدمها بي سواد و ساده لوح مي پندارند .
يكي از مكانهايي كه معمولا در كاوشهاي تاريخي و بويژه باستاني مي تواند جهت كسب اطلاعات مورد بررسي و تحقيق قرار گيرد قبرستانها مي باشد ؛ قبرستان ديهوك نيز با وجود مقبره هايي از گذشته كه بعضا از زلزله مهيب سال 57 جان سالم به در برده و تخريب نشده اند ، و نيز شكل خاص برخي قبرهايي كه به عنوان مثال در مواردي بصورت دخمه اي داراي پوشش و سقف با طاق ضربي بوده اند ضمن آنكه بيانگر قدمت منطقه است مي تواند به عنوان سوژه و مكاني جهت بررسي مورد تحقيق و كنكاش قرار گيرد .
از ديگر آثار بسيار ارزشمندي كه در كمال تاسف اكنون ديگر اثر چنداني از آن موجود نيست قلعه باستاني و منحصر بفرد ديهوك واقع در پيرامون تپه سنگي ميانه ديهوك قديم بوده كه گفته مي شود تمامي امكانات لازم براي زندگي مردم در آن موجود بوده و معمولا در زمان حمله راهزنان كه گروههايي از آنها به حسن ها يا حسني ها معروف بوده و بعضا از مناطقي مانند فارس به منطقه حمله مي كرده اند ، اهالي در آن پناه مي گرفته اند و اگر محاصره طولاني مي شده بعضا تا هفته ها و ماهها در آن بوده اند ، وليكن همانگونه كه ذكر شد در همين اواخر احتمالا در اواخر دهه سي به بهانه حمل مصالح و آوار آن به اراضي كشاورزي در كمال ناآگاهي و بي مسئوليتي اين بناي منحصر بفرد و ارزشمند را بكلي تخريب مي كنند هر چند گفته مي شود كه انگيزه اصلي از اين كار يافتن گنج و اشياء با ارزش بوده كه چندان هم بعيد به نظر نمي رسد هرچند اينكه چيزي يافته باشند بسيار دور از ذهن است ، و در حال حاضر به غير از يك برج ديده باني چيز ديگري از آن بجاي نمانده كه اميدواريم لااقل براي حفظ اين اندك آثار باقي مانده و همينطور كل مجموعه ارزشمند بافت ديهوك قديم چاره اي انديشيده و اقدامي شود.
در مسير جاده ديهوك به طبس حدفاصل گردنه سنگ عاجي و آب انبار قديمي معروف به حوض محمد قاسم در مجاورت تنگه موجود تپه ايست كه در گذشته ها معروف بوده به " غر قراولخانه " و از بلنداي اين تپه تا فاصله دوري بر مسير به سمت طبس مشرف است ؛ قراول در لغت به معناي نگهباني و ديده باني است كه مشهور است در گذشته ها راهزنان در اين مكان پناه گرفته و كمين مي كرده اند و از بلنداي اين تپه مسير راه و كاروانهايي را كه از سمت روستاي اصفهك به تنگه نزديك مي شده اند كاملا زير نظر گرفته و از آنجاييكه در اين منطقه كاروانها هيچ راه گذر ديگري غير از اين تنگه براي عبور ندارند زمانيكه به نزديكي تنگه مي رسيده اند به آنها يورش برده و شبيخون مي زده اند و آنها را غارت مي كرده اند .
منطقه مورد ترديد و محتمل ديگري در حوالي ديهوك محلي است معروف به " پاي پير " در مزرعه شادمرغ ( يا به تعبيري شاه مرغ ) در مجاورت سر چشمه يكي از چشمه هاي اصلي ديهوك . موارد متعددي در مورد اين محل مطرح و مورد ترديد است ؛ اول از همه اينكه از دير باز اين سوال حداقل براي نگارنده مطرح بوده كه منظور از " پير " چه كسي بوده است ؟! و بويژه اينكه اين محل از گذشته ها همواره در نزد اهالي مكاني بوده براي اداي نذورات و داراي نوعي تقدس و يكي از سنتهاي پسنديده اي كه اكنون احتمالا ديگر بكلي فراموش شده و اميدواريم بار ديگر احياء شود ، اداي نذوراتي مانند پختن آش نذري در اين محل بوده كه براي مردم و بويژه جوانان هم فال بوده و هم تماشا بطوريكه مردم ضمن اداي نذر خود ساعاتي را به تفريح و تفرج و راهپيمايي و كوهپيمايي مي گذرانده اند و همانطور كه گفتيم اميدواريم كساني همت كنند و بار ديگر چنين سنتها و مراسمات پسنديده اي را احياء نمايند ، مخصوصا اينكه مردم و بويژه جوانان ما امروزه بيش از هر چيزي به تحرك و تفريحات سالم نياز دارند و چه بهانه اي بهتر از اين .
اما موارد ديگري كه در مورد اين محل مطرح است مجاورت با چشمه آب و بويژه محل سكونتگاه ديرينه مردم است كه با توجه و استناد به مستندات باستانشناسي ، بسياري احتمالات در مورد اين مكان را افزايش مي دهد .
و نشانه حائز اهميت ديگر وجود جوغن بر روي صخره موجود در اين محل است كه دو احتمال در مورد آن مطرح مي شود ، اول اينكه سوراخ موجود بر روي صخره حفره اي طبيعي و مثلا ناشي از فرسايش است ، و احتمال ديگر اينكه جوغني باشد حاصل كار و دست انسان كه احتمالا در اين صورت مي تواند نماد و نشانه اي براي قبر و يا مقبره اي در آن محدوده باشد كه آنهم نيازمند بررسي و اظهار نظر كارشناسي دقيق است .
و اما جوغن ها در علوم باستانشناسي هميشه نشانه اي بر وجود قبر و يا مقبره در آن محدوده مي باشند .
جوغن ، حفره اي معمولا كوچك بر روي سنگ است كه از ابعاد كوچك در حد چند سانتيمتر گرفته و بعضا تا يك متر هم مي رسد و به شكلهاي مختلف هندسي كه متداولترين آن عمدتا دايره است ايجاد مي شده و همواره نشانه اي از وجود قبر و يا مقبره در همان نزديكي مي باشد كه عمق ، عرض ، تعداد ، فاصله و جهت جوغن ها همگي حساب شده و بيانگر اطلاعاتي در مورد قبر و يا مقبره موجود است و بنابراين نشانه هاي جوغن داراي مباحث مفصل تخصصي و كارشناسي است كه كارشناسان و متخصصان علوم باستانشناسي بيشتر بر آن واقفند .
و اما منظور از بيان اين مقدمه كوتاه وجود چند نشانه از اين نوع در مناطق اطراف ديهوك است كه البته نمي توان با اطمينان در مورد آن اظهار نظر نمود و اظهار نظر دقيق در مورد آن نيازمند بررسي كارشناسان باستانشناسي است كه اميدواريم اين اتفاق بيفتد ، اما احتمالاتي پيرامون آن مطرح مي شود كه مختصرا به برخي از آن اشاره مي كنيم .
وجود يكي دو مورد از اين جوغن ها بر روي تپه سنگي ميانه ديهوك كه بعضا از آن به عنوان سنگاب ياد مي شود و پيش از اين در داخل قلعه ديهوك واقع بوده مي تواند احتمالات مختلفي داشته باشد ؛ احتمال اول اينكه نشانه اي بر قبر و يا مقبره اي در آن حوالي باشد ، و احتمال محتملتر اينكه كاربردي همانند هاون سنگي و يا چيزي مشابه داشته است ، و بهر حال نيازمند بررسي هاي دقيقتر كارشناسي است .
مورد قابل ذكر ديگر وجود تعدادي حفرات منظم و كوچك به ابعاد دو سه سانتيمتر و عمق بعضا تا هفت هشت سانتي متر در پاي تپه قرمزرنگ مجاور صخره معروف به چنگ كلاغ كه البته احتمال مي رود گمانه هايي براي نمونه برداي در اكتشافات و امور مربوط به معادن باشد وليكن آنهم نياز به بررسي دارد .
شايد بسياري افراد بومي و محلي هم از وجود غار و معدني بسيار قديمي در همان نزديكي شهر ديهوك در دامنه كوه موسوم به پيالگي اطلاعي نداشته باشند .
غار مورد اشاره در دامنه كوه پيالگي در مسير مزرعه بيدكوه با دهانه ورودي نسبتا بزرگ و عمق قابل ملاحظه بيست سي متري بگونه ايست كه احتمالات زيادي را مي توان در مورد آن مطرح نمود .
گفته مي شود در گذشته ها بعضا در مواقع بارندگي ها چوپانان از آن به عنوان پناهگاهي براي دامها و گوسفندان خود استفاده مي كرده اند ؛ ضمن اينكه يكي از افراد محلي نيز مطرح مي نمود كه در هنگام چراي گوسفندان خود در آن محل به دنبال يكي از گوسفندان به داخل غار مي رود ، در انتهاي غار با حفره تنگ و كوچكي مواجه مي شود كه ورود به آن به سهولت امكان پذير نبوده و بنابراين خود را سينه خيز از دهانه حفره رد مي كند كه در پشت آن با گودال تاريك و عميقي مواجه مي شود كه بوي نامتبوعي هم از آن متصاعد بوده ، به علت تاريكي مطلق با آتش زدن چند تكه هيزم كه در ته گودال مي اندازد صحنه عجيب و ترسناكي را مي بيند كه با وجود نترسي و بي پروايي دچار وحشت مي شود چرا كه كف گودال پر بوده از انواع استخوانهاي مختلف كه احتمالا مربوط بوده به حيوانات و جانوران مختلف ضمن آنكه اين احتمال هم مي تواند مطرح شود كه مربوط به انسان بوده و شايد در گذشته ها به عنوان گور و دخمه انساني مورد استفاده قرار مي گرفته مخصوصا اينكه وجود آثار معدني بسيار قديمي در نزديكي همين غار نشان از فعاليت انساني در اين محل از گذشته هاي بسيار دور دارد كه البته در مورد احتمال دوم ترديد زيادي وجود دارد و قطعا نيازمند بررسيهاي بيشتر و دقيقتر است .
اما در دامنه كوه و در نزديكي محل غار وجود رگه هايي از كاني كوارتز البته نارس و نيز محلهاي جمع آوري قطعات اين نوع سنگ حكايت از وجود معدني بسيار قديمي در محل دارد . كاني كوارتز بعد از الماس يكي از سخت ترين سنگها و كانيهاي موجود در طبيعت است كه به دليل سختي بالا كاربردهاي بسيار زيادي هم در صنعت و هم كاربردهاي ديگري نظير جواهرات دارد . انواع مرغوب كوارتز در رنگهاي مختلف تحت نامهاي متفاوت كاربردهاي زيادي در جواهر تراشي و جواهر سازي دارد ؛ البته همانطور كه اشاره شد كوارتزهاي موجود در آن محل هنوز نارس بوده و بنابراين نمي توانند كاربرد چنداني بويژه در ساخت جواهرات داشته باشند كه شخصا سالها پيش تعدادي از قطعات آنرا به جواهر سازيها و جواهر فروشيهاي مشهد برده ام كه آنها نيز اين موضوع را تاييد نموده اند .
اما همانگونه كه ذكر شد وجود رگه ها و آثار محلهايي كه قطعات اين سنگها جمع آوري مي شده قطعا نشان از جمع آوري و كاربرد آن در گذشته هاي دور داشته كه البته اين سنگها در گذشته هاي بسيار دور مي توانسته كاربردهايي نظير ساخت ابزارهاي اوليه انساني داشته باشد ، ضمن آنكه خود غار در آن محل نيز با توجه به شكل ظاهري و شرايط مناسب و مساعد آن مي توانسته به عنوان مكان و پناهگاهي براي انسانهاي اوليه مورد استفاده قرار گرفته باشد كه البته تمامي اين فرضيات حدسيات اوليه است كه قطعا نياز به بررسيها و اظهار نظرهاي دقيق كارشناسي دارد .
برخي شنيده ها حكايت از وجود صخره هايي به شكل و ظاهري شبيه به شتر در محدوده كوه موسوم به كوه منبعي دارد كه علي الظاهر افراد فرصت طلب و سودجويي سالياني قبل به اميد يافتن گنج و دفينه با زحمت و مشقت زياد محل آنرا حفاري كرده اند كه البته بعيد به نظر مي رسد به غير از پشيماني و مشقت بيهوده چيزي عايدشان شده باشد ؛
البته بنابر يافته هاي علوم باستانشناسي نماد شتر از نشانه هايي است كه با توجه به حالتهاي مختلف آن در گذشته ها در مخفي نمودن گنجها و دفينه ها با معاني و مفاهيم مختلفي بكار مي رفته است ؛ به عنوان مثال حالتهايي مانند شتر ايستاده ، شتر نشسته ، شتر با بار ، شتر در حال حركت ، كاروان شترها و يا نيز با توجه به سمت و سو و جهت نگاه شتر همگي داراي پيامها و مفاهيم متفاوتي بوده كه اظهار نظر در مورد آن نيازمند تخصص و تجربه بالا و اطلاع از اسرار و رموز باستانشناسي و دفينه يابي است .
البته در مورد كل منطقه ديهوك با توجه به اينكه در هيچ دوره اي نزديك به مراكز حكومتي و يا مناطق جمعيتي پر رونق و مهم نبوده بعيد به نظر مي رسد كه گذشتگان گنج و يا دفينه اي گذاشته باشند ، مگر اينكه با قصد و غرض و برنامه ريزي مشخصي اينكار انجام گرفته باشد و بنابراين در مورد صخره مورد نظر نيز بعيد به نظر مي رسد كه حفاري كنندگان به غير از تلاش بيهوده و دماغ سوخته كه حاصل بيشتر اينگونه حفاريهاي غيرمجاز است چيزي نصيبشان شده باشد ! .
مزرعه بيدكوه منطقه ديگريست در حوالي ديهوك كه مي توان آثاري از حيات انساني و زندگي گذشتگان در آن پيدا نمود ؛ آب و هوا ي مساعد وموقعيت جغرافيايي كوهستاني ومناسب اين منطقه بگونه ايست كه از دير باز آنرا براي فعاليتهاي دامداري مناسب ساخته است ؛ علي الخصوص وجود آثاري نظير قلعه سنگي بسيار قديمي متروكه و مخروبه و نيز مكاني موسوم به قبرستان گبرها ازشواهد و قرائن دال بر زندگي و حيات انساني از گذشته هاي دور در اين منطقه است .
اصطلاح گبر از ديرباز معمولا در مورد غيرمسلمانان و بويژه زرتشتيان اطلاق مي شده و بنابراين مي توان احتمال سكونت و زندگي در اين منطقه را حتي به پيش از اسلام نسبت داد كه البته همه اين موارد بر اساس آثار و شواهد ظاهري موجود در منطقه است و اظهار نظر دقيقتر در اينخصوص نيازمند بررسيهاي كارشناسي و باستانشناسي است .
همانگونه كه در ابتدا ذكر شد متاسفانه آثار و اسناد مكتوب چنداني در مورد گذشته و تاريخ منطقه ديهوك در دست نيست و بنابراين براي اطلاع از گذشته ها بيشتر بايد به گفته ها و شنيده ها اكتفا نمود كه در اين ميان اطلاعات بس ارزشمند و قابل استنادي در سينه هاي پيران و سالخوردگان است كه در كمال تاسف همه اين سالخوردگان به تدريج از ميان ما مي روند و اين گنجينه هاي فرهنگي دست نايافتني را با خود مي برند .
مواردي كه در اين مطلب آورده شد نيز همگي براساس همين گفته ها و شنيده هاست و يكي از اهداف و انگيزه هاي اصلي از نگارش و بيان اين موارد دعوت از متخصصان و كارشناسان در امور باستانشناسي و ميراث فرهنگي است كه با استناد و توسل به آثار و ظواهر موجود گره از بسياري اسرار و معماها بگشايند و گوشه اي از تاريخ و گذشته هاي اين منطقه را در پيش روي علاقمندان قرار دهند ، بنابراين در پايان مطلب ضمن دعوت از كارشناسان و متخصصان امر از كليه كساني كه به هر شكل اطلاعات و يا داستانهايي از گذشته هاي منطقه دارند دعوت مي كنيم اطلاعات خود را عرضه نمايند تا انشاءلله در آينده با دستي پرتر مطالبي جامعتر در معرض نظر علاقمندان قرار دهيم .
به اميد فرداهايي بهتر
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 24,فوریه,2025